در ماههای اخیر اما تحولات در ترکیه باعث شده تا بار دیگر نام علویها و خواستههایشان بیشتر به گوش بخورد و این روزها مناطق مختلف این کشور شاهد درگیری جوانان علوی با نیروهای امنیتی باشد. واقعیت این است که ترکیه پرونده خوبی در برخورد با اقلیتها ندارد. این کشور سالهاست که شاهد اعتراض اقلیت کرد است که میگویند حقوقشان زیر پا گذاشته شده و همین مسئله 3 دهه درگیری با پکک را رقم زده است.
علویها هم اقلیت دیگری هستند که خود را در وضعیت مشابهی میبینند. در هفتههای گذشته اعتراضهای علویها هر بار به بهانهای اوج گرفته است تا این بار آتش درگیری قومی ترکیه را فرابگیرد؛ مثل زخمی که با تلنگری خونریزی آن آغاز میشود. مدتی کشته شدن یک جوان 22 ساله به نام احمد آتاکان از خانوادهای علوی در شهر انتاکیه در نزدیکی مرز ترکیه با سوریه آتش اعتراضها را شعلهور کرد و اکنون ساخت مسجدی در آنکارا باعث اعتراض جمعیت علوی ترکیه شده است.
اعتراضها به کشته شدن این جوان خیلی سریع به شهرهای بزرگ ترکیه ازجمله استانبول کشید و خیابانها را بار دیگر به صحنه درگیری شبانه معترضان و نیروهای پلیس تبدیل کرد. این بار اما پای قطع درختهای پارک گزی و اعتراض به اقتدارگرایی رجب طیب اردوغان دیگر در میان نیست. حالا هرچند وقت یکبار مسئلهای باعث میشود تا علویهای ترکیه علیه دولت حزب عدالت وتوسعه و سیاستهای آن به خیابانها بیایند.
این روزها هم پروژه ساخت مسجدی برای اکثریت سنی ترکیه دیوار به دیوار عبادتگاه علویها(موسوم به جمعخانه) باعث بالا گرفتن اعتراضها در این کشور شده است. مقامهای دولتی گفتهاند ساخت مسجد سنیها در کنار جمعخانه با هدف کاهش اختلافها و آشتی صورت میگیرد اما مشخص شدن این طرح باعث شده تا علویها آن را تلاشی برای یکسانسازی آنها با اکثریت جمعیت این کشور و تلاش برای از بین بردن هویت آنها بدانند.
افزایش و رشد مطالبههای علویهای ترکیه را باید یکی از تحولات این کشور دانست که اکنون تنها جرقه اول آن زده شده است. حالا علویها برای دستیابی به حقوق خود اجتماع بزرگی تشکیل داده و خواستههای اولیهشان به رسمیت شناخته شدن مناسک و مراسم مذهبی آنها و «جمع خانهها» بهحساب میآید. علویها حالا با انسجام بیشتر نسبت به گذشته انتقاد گستردهای از سیاستهای دولت اردوغان دارند و گسترش اعتراضهای اخیر در شهرهای کوچک و بزرگ این کشور نشان میدهد که دیگر حاضر به چشمپوشی از خواستههایشان نیستند.
جمعیت علویهای ترکیه از آن خط قرمزهایی است که دولت ترکیه هیچ وقت آن را بهصورت درست اعلام نمیکند. منابع رسمی ازجمله سازمان امور دیانت ترکیه(وابسته به نخستوزیری) آمار علویها را فقط 3 میلیون نفر اعلام میکنند اما افراد آگاه میدانند که جمعیت این اقلیت خیلی بیشتر است. گزارشها نشان میدهد که حدود ۲۰ درصد جمعیت ۷۶ میلیون نفری ترکیه از اقلیت علوی هستند.
بر این اساس جمعیت علویها که برای دولت ترکیه یک تابو بهحساب میآیند ۱۵ تا ۲۰ میلیون نفر تخمین زده میشود. رجب طیب اردوغان، نخستوزیر ترکیه هم خطر را به خوبی درک کرده است و به همینخاطر در یکی از آخرین موضعگیریهایش حزب مخالف جمهوریخواه خلق را متهم به تلاش برای ناآرامی از این مسیر متهم کرد و به علویها هشدار داد که دارند وارد یک بازی میشوند. علویها اما سرکوب خود را از گذشته به یاد دارند؛ در سالهای ۱۹۷۸ و ۱۹۸۰ در استانهای قهرمان ماراش و چوروم، اعتراض علویها بهشدت از سوی دولت وقت سرکوب شد و صدها نفر کشته شدند. اردوغان شاید مثل جریان پارک گزی باز هم حرف از یک نقشه و توطئه برای ناآرامی بزند اما خواستهها ومطالبات اقلیت ترکیه که حالا آتش آن شعلهور شده مسئلهای نیست که کسی از آن بیخبر باشد.